سفر به هفت بهشت در خاک طلایی کویر سبز

توریسم آنلاین: خاک نیشابور، بستر فیروزههایی است که رنگ آن، بهترین رنگ فیروزهای جهان است و به عنوان سنگ ملی ایران، گرانترین و خوش تراشترین سنگ زینتی دنیا شناخته میشود
تابستان را به خاطر همین صبح نورانیاش دوست دارم؛ انگار دوباره زنده شده ام. پس باید عمیق تر نفس بکشم، راه بروم، بدوم، پرواز کنم و سفر کنم. با گروهی گردشگر، مسافر شهر شعر و فیروزهام؛ شهری در جنوب کوههای بینالود و در فاصله 115 کیلومتری مشهد مقدس که روزی «ابرشهر» نامیده میشد.
راه هموار است، اما منظره آن، تا چشم کار میکند کویری است و ناهموار. موسیقی آرامی همسفر من است و تماشای روستاهای کوچکی را که مانند نگین فیروزهای در خاک طلایی کویر سبز شدهاند، لذت بخش میکند. سمت چپ جاده، توربینهای بزرگ بادی خوش رقصی میکنند و به مسافران شهر بینالود خوشامد میگویند. فرفرههای غول آسا، خود را به دست باد سپردهاند و برق تحویل میدهند. از بینالود که دور میشویم، زمین سرسبزتر میشود و تابلوی سمت راست جاده، «قدمگاه» را نشان میدهد.
قدمگاه بر دامنه بینالود قرار گرفته؛ پر بار و پر درخت. فروشندههایی کنار جاده ایستادهاند و گالنهای پلاستیکی میفروشند.
در قدمگاه: جاده باریک و پر پیچ و خمی ما را به قدمگاه میرساند. باغ سرسبز قدمگاه همچون گوشهای از بهشت، در دوران صفوی و به دستور شاه عباس اول ساخته شده است. حیاط آن پر از حوضهای کوچکی است که فوارهها از دلشان میجوشد. اینجا بسیار شلوغ است و همه ظرفهایی به دست دارند که از آب متبرک پر شده است. کمی جلوتر، بنای زیارتگاه قرار دارد و در آن سنگی با جای دو پای انسان داخل ضریح قرار گرفته است. میگویند امام رضا(ع) که از مدینه عازم مرو بودند، در این مکان توقف کردهاند و هنگامی که میخواسته اند بر خاک تیمم کنند، آب جاری شده است؛ آمیزهای از واقعیت و عشق که این مکان را به زیارتگاهی مقدس تبدیل کرده است.

باغ قدمگاه یکی از نمونههای باغ ایرانی است. عمارت باغ قدمگاه به صورت هشت گوش و با ایوانهای بلند و طاقنماهای دو طبقه ساخته شده و دارای کاشیهای هفت رنگ و گچبری زییایی است. این بنا ظاهرا توسط شاه عباس اول ساخته و بعد از زلزله سال 1084 در سال 1091 به امر شاه سلیمان مرمت شده است.
سنگهایی که آرامش میدهند
وارد شهر کهن نیشابور میشویم. خاک این شهر، بستر فیروزههای گرانقیمت است و دیدن جواهرات تزیین شده با این فیروزهها، خالی از لطف نیست؛ زیورآلاتی که هنر دست ایرانی را به رخ گردشگران میکشد.

میگویند فیروزه سنگی است که برای انسان و به خاطر آرامش او آفریده شده است. نامورترین و پرخواهانترین فیروزههای ایران، فیروزه نیشابور است و از 2 هزار سال پیش تاکنون استخراج میشود. در بروشوری میخوانم که نیشابور قطب سوم تولید فولاد جهان و قطب اول تولید فیروزه جهان است. بزرگترین فرش جهان به مساحت 5000 متر مربع در نیشابور بافته شده است و سرانجام، «حدیث سلسله الذهب» از سوی امام رضا«ع» در نیشابور بیان شده است.

یادگاران علم و ادب و هنر: نام نیشابور با عطار و خیام و کمال الملک گره خورده است. عطار را با هفت شهر عشق میشناسیم که در شعر مولانا، او پیمود و ما هنوز اندر خم یک کوچهاش ماندهایم و خیام را با عنوان ریاضیدان، شاعر و منجمی نامی که در زمان وزارت خواجه نظام الملک، گاهشماری ایران را اصلاح کرد و کمال الملک، نقاش زبردست دوران قاجاریه که پرده معروف او به نام تالار آینه که از شاهکارهای نقاشی ایرانی است.
این شهر فیروزه ای، پر از بهشت است. حالاباغی مصفا روبه روی ماست، پر از دار و درخت و گل و زمزمهی آب. اینجا آرامگاه خیام است. معماری خاص و متفاوت آرامگاه را تا به حال از نزدیک ندیده بودم؛ واقعاً مسخ کننده است.
برای گشت و گذار در این دنیای شعر و عشق، یکی دو ساعت کفایت نمیکند. باید ساعتها نشست و گوش سپرد و زمزمه کرد. روبه روی آرامگاه، دو نفر لباسهای قجری کرایه میدهند و عکاسی میکنند. لباسهای رنگارنگ آدمها، به این بهشت، آب و رنگ دیگری داده است. نوشیدن چای زعفران پس از خوردن دیزی سنگی در جوار حضرت خیام هم تجربه متفاوتی است.
کنار امامزاده محروق: سمت راست آرامگاه، زیارتگاه امامزاده «محروق» است که آرامشش ما را فرا می خواند. امامزاده محروق از نوادگان امام سجاد (ع) بود که در قیام علیه خلیفه وقت به شهادت رسید. پیکرش را به آتش کشیدند و خاکستر آن را در محله «تلاجرد» از محلههای قدیم شهر نیشابور به خاک سپردند. به همین علت به محروق یا سوخته معروف شد. از آنجا یکراست به دیدن بقایای شهر تاریخی «شادیاخ» میرویم.
در شهر تاریخی «شادیاخ»: «شادیاخ» یکی از محلههای شهر کهن نیشابور بوده که از اوایل سده سوم هجری مسکونی شده و تا سال ۶۶۹ هجری که زمین لرزه آن را درنوردیده، اهمیت ویژهای داشته است. این محله به علت وجود کاخی که عبدالله بن طاهر به نام «شادیاخ» در آن بنا نهاد، به این نام شهرت یافت.
یکی از محلههای اشرافی نشین نیشابور و کاخ آن، محل سکونت و زندگی امیران و پادشاهان بوده است. این کاخ با حمله مغول به نیشابور، ویران و با زلزله سال ۱۲۸۱ کاملاً متروک و مدفون شد.
همه سکوت کردهاند و به شگفتیهای این شهر متروک خیره ماندهاند. بخشی از بقایای باستانی «شادیاخ» مانند اسکلت زنی که به علت بیماری، قد خیلی کوتاهی داشته، در نزدیکی شهر به نمایش گذاشته شده است. فروشندهای در نزدیکی شهر متروک، شربت «ریواس» میفروشد و طعم ترش و شیرین این سوغات نیشابور، بینظیر است. آخرین مقصد ما در سفر یکروزه به شهر شعر و ادب، دیدار از آرامگاه کمال الملک است که نزدیک شهر شادیاخ قرار دارد.
آرامگاه کمال الملک: آرامگاه این نقاش برجسته تاریخ ایران، معماری منحصر به فرد و هندسهای پیچیدهای دارد و کاشی معرق به کار رفته در آن، معماری شهر کاشان، یعنی محل زادگاه این نقاش ایرانی را یادآور میشود. روی سنگ قبر هم نقش برجستهای از کمال الملک توسط شاگرد او مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی، سنگکاری شده است. نمای بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشیهای این آرامگاه، هماهنگی فراوانی با آرامگاه عطار دارد که در کنار آن است.
عطار طبیب بوده، اما در میانسالی از درمان جسم به درمان روح روی میآورد و به صوفیه میگراید. جایگاه والای این شاعر تا جایی است که مولانا جلال الدین او را روح عالم معنی نامیده و مقامش را میستاید.
آرامگاه عطار سرد و سنگی است، اما نستعلیقی از شعرهای او در کنار مرغان منطق الطیر همچون هدهد، یاکریم، طوطی، کبک، عندلیب، طاووس، قمری، فاخته، شاهین، مرغ زرین، هما و بوتیمار به دیوارها جان دادهاند.
انگار عطار از هفت وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر، سرانجام به فنا میرسد و در همین جا در آغوش خاک سرد، آرام میگیرد و زیارت او، پایان خوشی از سفر به شهر کهن نیشابور است.
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچهایم











