
در استان کویری یزد که در قلب کشور ایران قرار دارد آثار متعددی ازگذشتگان باقی مانده که شهرتی جهانی دارند و بسیاری از آثار نیز به چشم می خورد که ناشناخته مانده اند.
توریسم آنلاین: « پهلوان بادی» در ارتفاعات «گاهان» جاخوش کرده است. قلعه در جنوب غربی شهر تفت و در امتداد دره «گاوون»، دو اثر قدیمی بر فراز کوهی به نام «میلک» دیده میشود.
این شهر همچون نگینی درخشان در قلب عروس کویر خودنمایی می کند و به خاطرداشتن مناطق سرسبز و خرم، روستاهای ییلاقی و سلسله جبال شیرکوه، نزد مردم استان یزد از شهرت خاصی برخوردار است.
قلعه پهلوان بادی در کنار آسیابی بادی و متروکه قرار گرفته است و مردم منطقه در محاوره های عمومی از این قلعه با نام “پالوون” یاد می کنند.
این قلعه در مسیر آبشار دره گاهان که تنها آبشار استان یزد محسوب می شودو در مسیر دره ای به نام “لاکانو” و بر فراز کوهی به همین نام قرار دارد.
طول مسیر دره تا قلعه، سه کیلومتر است و طی کردن آن به علت سنگلاخ بودن،خرابی جاده و باریک بودن آن، بسیار مشکل و به راه “بز رو” معروف است.
بنای قلعه که از آجرهای نازک ساخته شده و یک هزار و 500 متر مربع مساحت دارد بر فراز صخره ای که در میان دره واقع شده، قرار گرفته است.
به گفته اهالی منطقه، برای ساختن قلعه، آجرها را دو تا دو تا به کمک “بز” به محل ساخت بنا منتقل کردند و به همین دلیل این راه به مسیر”بز رو”معروف شد.
در خصوص وجه تسمیه نام این قلعه، گفته شده “پهلوان بادی” از دست پادشاه زمان خودعاصی شد ودرجنوب غربی تفت بر بالای کوهی، جایگاهی برای خود ساخت.
این فرد، برای تامین غذای خود، زنجیری را به بالای کوه برد و آن را به میله ای که از دو طرف به کوه بسته شده بود، گره زد و با پایین انداختن زنجیر از غذای کاروانیان استفاده می کرد.
وجود این میله، باعث شده تا یکی از کوه های کنار قلعه، نزد مردم به نام “کوه میلک” معروف شود و اکنون نیز به همین نام از این کوه یاد می شود.
داستانی در میان مردم شهره است که راز قدرت پهلوان در توان بالا کشیدن غذا از کوه توسط همسرش سوال شد و پهلوان نیز علت آن را موهبتی دانست که با فرو رفتن میخی در کف پایش از دست خواهد رفت.
این راز برای حاکم وقت فاش شد و حاکم پهلوان را به مجلسی دعوت کرد وتوسط غلامان خود به انتهای چکمه های او میخی فرو کرد.
چون چکمه های پهلوان سنگین بودند، او عادت داشت که بالا بپرد و هردو پای خود را در چکمه ها جا دهد که این امر موجب فرو رفتن میخ ها به پای پهلوان شد و قدرت پهلوان رو به زوال گذاشت.
وی تا دروازه شهر، پایداری کرد ولی در آنجا در کنار کوهی به زانو درآمد که بعد از آن، کوه را “کوه زانویی” یا “سینه زانویی” می نامند وهم اکنون هم به این نام معروف است.
پس از به زانو درآمدن پهلوان،به دستور حاکم، وی را دستگیر کردند و به قتل رساندند و به این ترتیب زندگی پهلوان بادی را بر باد دادند.
عبارت “پهلوان بادی” در نزد مردم منطقه، معنی مجازی نیز یافته و اگرکسی دارای اندام و ظاهری درشت باشد اما دل و جرات نداشته باشد از او به عنوان پهلوان بادی یاد می کنند. همانند پهلوان پنبه در نزد سایرایرانیان.
از آنجا که هنوزکار پژوهشی بر روی این اثر انجام نشده، مشخص نیست که پهلوان بادی، متعلق به دوران کدام پادشاه بوده است.
				
					
					










