
گردشگری عشایر نیازمند تدوین برنامه طولانی مدت با تاکید بر آموزش جامعه میزبان و توانمند سازی آنها، برگزاری فستیوال ها و شرکت در نمایشگاههای بین المللی گردشگری و تبلیغات کارآمد است.
توریسم آنلاین: هماحاصلی/ گردشگری عشایری ایران به عنوان مدلی از سفرهای تجربی و ماجراجویانه که درسالهای نه چندان دور رونق یافته بود و با توجه به وجود تنوع عشایر بختیاری، کرد، لر، قشقایی، .بلوچ، شاهسون و… در کشور ظرفیت بزرگی قلمداد می شود، شرایط مطلوبی ندارد و با چالش های بسیاری روبرو است و سرمایه گزارانی که به این حوزه ورود کردند با مشکلات فراوانی روبرو شده اند
در حالی که تحلیلگران بازار جهانی توریسم با شروع سال نو میلادی از افزایش تقاضای سفر خبر داده و پایگاه تحلیلی سفر و تور جهانی (TTW)، چشمانداز ۲۰۲۵ را رونق جهانی بازار سفر برآورد میکند و معتقد است، صنعت سفر در حال تجربه جهشی قابلتوجه است اما دست ایران از این بازار پر و پیمان کوتاه است.
طبق گزارش مرکز آمار ایران ازمیزان ورود گردشگرخارجی به کشور، در تابستان۱۴۰۳ بیشترین میزان گردشگر ورودی از 10کشور عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان، بحرین، عمان و عربستان بوده است.
دراین فهرست خبری از گردشگران غربی نیست وعلی الظاهردر زمینه جذب گردشگرازکشورهای چین و روسیه هم توفیق چندانی حاصل نشده است.
دراین میان سفرهای تجربی و تغییرمسیربه سوی گردشگری پایدار، رویکرد تازه بازارجهانی گردشگری است و مسافران به طور فزایندهای به دنبال تجربههای معتبر و عمیق هستند، نه اینکه صرفا ازنقاط توریستی بازدید کنند. این امر منجر به افزایش تقاضا برای فعالیتهایی مانند تورهای فرهنگی و سفرهای ماجراجویی شده است.
دراین میان گردشگری عشایری ایران به عنوان مدلی از سفرهای تجربی و ماجراجویانه که درسالهای نه چندان دور رونق یافته بود و با توجه به وجود تنوع عشایر بختیاری، کرد، لر، قشقایی، بلوچ، شاهسون و… در کشور ظرفیت بزرگی قلمداد می شود، شرایط مطلوبی ندارد و با چالش های بسیاری روبرو است و سرمایه گزارانی که به این حوزه ورود کردند با مشکلات فراوانی روبرو شده اند.
در خصوص اهمیت توسعه گردشگری عشایری به گفته علی جان آبکار فعال گردشگری کرمان در شرایط خشکسالی های پیاپی فعلی، زندگی عشایر به شکل سنتی خود دارد از بین می رود.
اگر عشایری که در حال تولید گوشت و فرآورده های لبنی است به فکر فروش دام خود بیفتد و به شهر نشینی روی بیاورد ؛ چون آورده کافی برای تهیه مسکن و زندگی شهری ندارد مجبور به حاشیه نشینی شده و قطعا آسیب زا خواهد بود .اگر دولت هزینه ها را صرف عشایر و توانمندسازی آنها در بحث گردشگری کند هم می تواند از عرصه ها استفاده کند ، هم محیط زیست را حفظ کند و هم برای عشایر اشتغال ایجاد کند. در واقع توسعه گردشگری عشایر می تواند به اشتغال پایدار مبتنی برتوسعه پایدار محیط زیست و توانمندی جامعه عشایر منجر شود.
قابل تامل اینجاست که مغولستان به عنوان یکی از کمتراکمترین کشورهای جهان و آسیا که ۴۵درصد یعنی ۱.۶ میلیون از جمعیت سه و نیم میلیون نفری آن در اولانباتور، پایتخت این کشور زندگی میکنند، ۱.۳ میلیارد دلاراز گردشگری کسب درآمد داشته است و عمده بار توریسم این کشور روی گردشگری عشایر بوده است در حالی که به گفته علیاصغر شالبافیان معاون سابق گردشگری کشور درآمد ایران با جمعیت حدود ۹۰ میلیون نفری تنها به ۶.۲ میلیارد دلار میرسد .
شوربختانه گردشگران کشورهای همسایه ایران که اکنون جمعیت اصلی آمار گردشگری ایران را تشکیل می دهند مخاطبان این نوع گردشگری نیستند و اروپایی ها از جمله گردشگران کشورهای نظیر انگــلیس، اســپــانــیـا، هلند و آلمان به عنوان مخاطبان اصلی این سبک گردشگری در ماههای اخیر با توجه به وقایع سیاسی و موج منفی تبلیغات از سفر به ایران خودداری می کنند .
در این میان این سبک گردشگری نیز مانند بخش های گردشگری ایران تنها در حد یک ظرفیت بالقوه مانده و آن چنان که باید و شاید دولت برنامه ای عملی برای توسعه آن ندارد و محدود حرکت هایی چون برگزاری جشنواره ملی عشایر نیز تداوم نداشته و خروجی خاصی از تشکیل میز عشایر در وزارتخانه شاهد نیستیم.
محمد ملکشاهی کارشناس گردشگری در خصوص توسعه این نوع گردشگری می گوید: ما میتوانیم از درسآموخته مغولستان برای توسعه توریسم عشایری استفاده کنیم. آنها برای سالها مجموعهای از فستیوالهای عشایری برگزار کردند که مخاطبان آن سال به سال افزایش یافت.
تداوم روی برندینگ گردشگری عشایر باعث شده مغولستان در این زمینه شناخته شود و کسبوکارهای مرتبط با آن نیز رونق یابد. در سالهای اخیر شاهدیم که عشایر هم وارد کار شدهاند و خدمات گردشگری را به توریستها ارائه میدهند.
در واقع ما در مغولستان شاهد یک فعالیت مداوم و بلندمدت از طرف نهادهای بالادستی در حوزه توریسم عشایری هستیم. همین موضوع سبب سرمایهگذاری کسب و کارها در زمینه گردشگری عشایر شده، موضوعی که در ایران مغفول مانده است.
قرار گرفتن ایران در لیست قرمز مقاصد گردشگری جهان نیز عرصه رابیشتر از هر زمانی بر گردشگری کشور تنگ کرده است .
اسرافیل شفیعزاده، عضو جامعه تورگردانان ایران نیز ضمن تاکید بر ضعف برندینگ گردشگری ایران می گوید: یکی از مهمترین مشکلات گردشگری ایران مشکل تصویر و تصور ذهنی است که خارجیها از ایران دارند.امروز مرتب این موضوع را مطرح میکنند که ایران جزو 10کشور برتر بهلحاظ تعداد آثار تاریخی ثبت جهانی شده است.
این در حالی است که صرف داشتن جاذبهها در صنعت گردشگری کافی نیست.در واقع نیاز به تجاری کردن مقصد وجود دارد و باید برای بهرهبرداری از ظرفیتها مدیریت مقصد انجام شود.به نظرم لازم است که برای گردشگری ایران برندسازی انجام شود و با استفاده از تبلیغات، ظرفیت اینفلوئنسرها و سایتهای اطلاعرسانی، شرایط برای جذب گردشگر فراهم شود.»
در شرایط کنونی انتظار می رود دولت در گام نخست با تلاش برای بهبود روابط دیپلماتیک و تمرکز بر دیپلماسی فرهنگی ایران را از لیست قرمز مقاصد نا امن جهان خارج و با بازاریابی گردشگری خارجی و تبلیغات هدفمند با بهره گیری از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و فناوری های نوین و استفاده از توانمندی های نخبگان و متخصصان شرایط حضورگردشگران خارجی ارزآوررا در ایران فراهم سازد .
و سرانجام آنکه گردشگری عشایر نیازمند تدوین برنامه طولانی مدت با تاکید بر آموزش جامعه میزبان و توانمند سازی آنها، برگزاری فستیوال ها و شرکت در نمایشگاههای بین المللی گردشگری و تبلیغات کارآمد است.











