
از لحاظ فرهنگی سیاه چادر بین عشایر مفهومی ندارد وقتی شما وارد ایل می شوید در ادبیات ایل سیاه چادر ،خانه و منزل است . چون این سازه در واقع منزل و خانه ای است که با مقتضیات این سبک زندگی سازگار است. خانه ای که ضد زلزله و ضد باران است و امن.
توریسم آنلاین: هما حاصلی / عطر خوش نان محلی و آش بلغور و سفره ای به گستردگی سخاوت و مهربانی عشایر. اینجا همه چیز بوی اصالت می دهد به هرگوشه که نگاه می کنی همه چیز در طبیعی ترین شکل خود وجود دارد .در اوج سادگی ، ردپای هنر و سختکوشی زنان و مردانی مسحورت می کند که هماره از بهاری به بهاری دیگر مسیرهای صعب را طی می کنند و چشمشان به آسمان است و دستهایشان و طبعشان هر چه بگویی بلند.
در باغ پر گل دست بافت های خیال انگیزشان ملال نیست و شبیه طرح های شیریکی پیچ ها زیبایی اول و آخر داستان آنهاست.اینجا منزل پر مهر یک ایلاتی است که این باربه صورت نمادین درحوالی جعفر آباد و مصلی خواجه اهل راز برپا شده تا گردشگران را مهمان خانه عشایرکند .

نخستین رویداد ملی گردشگری عشایر در شیراز با حضور عشایر فارس،کرمان،کهگیلویه و بویراحمد،چهار محال و بختیاری و خوزستان روبروی حافظیه در حال برگزاری است.
به سیاه چادر عشایر کرمان می رویم و در میان استقبال گرم خانواده آبکار پای سفره پر روزی صبحانه آنها می نشینیم . طعم به یادماندنی آش بلغور و عطرنان تازه ای که تازه از تنور درآمده و دنیای نقش و رنگ قالی و جاجیم و گلیم هایشان وشمیم گیاهان کوهی تو را مشتاق شنیدن داستان ایل می کند.

کرمان دومین استان دارای بیشترین عشایر کوچ رو
علی جان آب کار فعال گردشگری عشایری کرمان میزبان بازدیدکنندگان نخستین رویداد ملی گردشگری عشایر در سیاه چادر «پلاس » سیرجان با اشاره به آنکه کرمان دومین استان دارای بیشترین عشایر کوچرو بعد از فارس است می گوید: در این استان ایلاتی مثل رایینی ، افشار، بچاقچی ،آیینهای، خراسانی، میمندی، سلیمانی، مولایی، توریکی و غیره و نیز تعداد زیادی طایفه های مستقل داریم. در سلسله مراتب ایلی ، ایل بالاترین مرتبه را دارد .هر ایل از چند طایفه تشکیل شده وهر طایفه از چند تیره و در رده آخر ایشوم و خانوار هستند. نظام ایلی در قدیم بسیار پرقدرت بود وروابط بسیار قوی بوده و عشایر جایگاه سیاسی داشتند. تقریبا قبل از رضا خان تمام پادشاهان ایران یا عشایر بودند یا با پشتوانه عشایر به قدرت می رسیدند. دلیلش هم این بود که بالغ بر 40 تا 50 درصد جمعیت عشایر بودند و عشایر به دلیل اشرافی که به محیط اطراف داشتند نقش سیاسی در کشور داشتند.

مسیر کوچ عشایر کرمان
به گفته آقای آبکار عشایر استان کرمان برای ییلاق به بافت ،بردسیر،سیرجان،خود کرمان می رفتند و قشلاق آنها عموما هرمزگان منطقه حاجی آباد میناب و در زمان قدیم رودان بوده است. آنها 150 تا 200 کیلومتر را طی می کردند وبه مروراین مسیر کوتاه شده تا جایی که به سمت یکجانشینی میل دارد. عشایر بافت و سیرجان هم به سمت کهنوج و قلعه گنج و درواقع حاشیه شرقی هرمزگان کوچ می کردند. عشایر بم عموما در ارتفاعات بم جابه جا می شدند و نوعی کوچ از نوع ابر هم بوده که عشایر در بهار به آسمان نگاه می کردند و هر جا ابر بود به همان سمت کوچ می کردند.
این فعال گردشگری عشایری در خصوص ایلش یعنی ایل رایینی می گوید شامل طوایف : غربایی، قاسمی نژاد ، مرادرجبی، آشوری و بعضی اعتقاد دارند یک طایفه هم به نام سیاه جن هست. ایل رایینی به زبان فارسی صحبت می کنند و به دلیل نزدیکی به ایلات بچاقچی و افشار و مراوداتی که با آنها داشته اند و وصلت های با آنها کرده اند ترکی هم می توانند صحبت کنند و بین منطقه راین و چهارگنبد وسیرجان در واقع جابجا می شوند. فعالیت اصلی ایل رایینی دامداری کوچرو است که در زمان قدیم با شتر جابجا می شدند ولی اکنون با ماشین کوچ اتفاق می افتد.

سر ایل؛ چشم و چراغ ایل
آبکار در ادامه می گوید : در سلسله مراتب ایلی سر ایل بزرگترین رده سیاسی ایل بوده که به او خان یا کدخدا یا سرایل می گفتند وطایفه ها هم یک سرطایفه داشتند که به او هم کدخدا یا خان می گفتند. هر ایشوم هم از چند خانوار تشکیل شده که بین 5 تا 12 خانوار می شدند که به مرور زمان این تعداد کم شده و سرایشوم ویژگی های خاص خودش را داشته سرایشوم پلاسش اول ایشوم برپا می شده و در مسیر ورودی ایشوم بوده تا کسی که وارد ایشوم می شود قطعا مهمان سر ایشوم بوده است .سرایشوم مسئول حل و فصل اختلافات و امورات عمومی ایشوم بوده و عموما کارها مشارکتی انجام می شده است. در قدیم حتی زمان کوچ با دستور و هماهنگی سرایل انجام می شده و نهایتا در 10 روز همه پشت سر هم حرکت کرده و به سمت مقصد حرکت می کردند.

معجزه دست ها
وی توضیح می دهد: محصولات عشایری فرآورده های شیر هستند که به صورت پنیر، ماست، دوغ، کشک، کره، قره قورت، لور تولید می شوند. عشایرهمه صنایع دستی زندگی از قالی و پشتی گرفته تا خورجین، نمکدان، کشکدان، جاجیم، پلاس، گلیم، چوغا و کل ساختار و زیربنای زندگیشان را با دست خود می سازند.

سیاه چادر امن ترین منزل جهان
به گفته وی «از لحاظ فرهنگی سیاه چادر بین عشایر مفهومی ندارد وقتی شما وارد ایل می شوید در ادبیات ایل سیاه چادر ،خانه و منزل است . چون این سازه در واقع منزل و خانه ای است که با مقتضیات این سبک زندگی سازگار است. خانه ای که ضد زلزله و ضد باران است و امن . سیاه چادر هم ساختار سازه ای دارد که همانطور که می بینید ستون های آن قرینه هستند و به راحتی از جا کنده نمی شود و سقف آن طوری است که باران در آن نفوذ نمی کند. پلاس های ایل رایینی در مقایسه با بقیه ایلات ایران ازهمه سو باز است که علتش اقلیمی است که عشایر در آن زندگی می کنند و نیازی به حفاظت زیاد در مقابل سرما نداشتند و به شکل به محیط اطراف کاملا اشراف داشتند. ایل رایینی هرگز روبروی هم چادر نمی زنند آنها معتقدند که این کار شگون ندارد اما در واقع دلیل اصلی آن این است که نمی خواهند خانه ها به هم اشراف داشته باشد . ایل رایینی کلا خطی منزلگاههایشان را بر پا می کنند تا در زمان بر پاکردن آتش یا افروختن چراغ حریم خصوصی خانوارهای ایل حفظ شود.

آیین باران خواهی و آرزو در میان عشایر
آبکار به آیین های اصیل عشایر اشاره می کند: ایلات مراسم های خاصی دارند مثل «سده سوزی» که همه دوره هم جمع می شوند آتش بزرگی بر پا می کنند وطلب باران می کنند و کماچ در آن می اندازند و درون یکی از کماچ ها مهره ای قرار می دهند و آن کماچ را هر کس بخورد باید تعهد دهد که باران می آید!

در آیین «چهل بیتو» دختران عشایر دور هم نشستنه یک نفر نیت می کرد و آنها چهل بیت شعر می خوانند شعر چهل و یکم تفسیر فال آنها می شود.زمانی که از ییلاق و قشلاق بر می گشتند دام های خود را از میان آتش گذر می دادند.
رویدادی برای گشایش در معیشت عشایر
علی جان آبکار فعال گردشگری کرمان در خصوص برگزاری نخستین رویداد ملی گردشگری عشایر می گوید: وجود چنین رویدادهایی و برگزاری جشنواره ها و نمایشگاهها لازم است و کمک شایانی در توسعه گردشگری عشایری دارد. جامعه عشایر با وجود توانمندی و جاذبه هایی فوق العاده به دلیل دوری راه یا روحیات خاصشان نمی توانند سبک زندگی خود را ارائه و معرفی کنند ، این رویدادها به آنها فرصت می دهد که توانمندی های خود را به مردم و مسئولین نشان دهند.
وی در پایان می گوید: در شرایط خشکسالی های پیاپی فعلی زندگی عشایر به شکل سنتی خود دارد از بین می رود. به اعتقاد من باید جایگزینی برای آن پیدا کنیم ؛ اگر عشایری که در حال تولید گوشت و فرآورده های لبنی است به فکر فروش دام خود بیفتد و به شهر نشینی روی بیاورد ؛ چون آورده کافی برای تهیه مسکن و زندگی شهری ندارد مجبور به حاشیه نشینی شده و قطعا آسیب زاست وبرای دولت هزینه بر است.اگر دولت هزینه ها را خرج عشایر و توانمندسازی آنها در بحث گردشگری کند هم می تواند از عرصه ها استفاده کند ، هم محیط زیست را حفظ کند و هم برای عشایر اشتغال ایجاد کند در واقع این رویدادها و توسعه گردشگری عشایر می تواند به اشتغال پایدار مبتنی برتوسعه پایدار محیط زیست و توانمندی جامعه عشایر منجر شود که من از مسئولان بابت این برگزاری این رویداد تشکر می کنم که انشالله قدمی در جهت معرفی و رشد کیفیت زندگی عشایر در همه عرصه ها باشد.











