خرید آنلاین بلیط هواپیما
گردشگریویژهیادداشت

مهمان ناراضی ؛ میزبان ناراضی؛ مسئول ناراضی!

اصلا سفرهای میلیونی به چه درد ما می خورد؟

طبق آمارها ی ارائه شده در تعطیلات میانه شهریور،بیش از ۵میلیون نفر به استان گیلان سفر کرده‌اند . قاعدتا این حجم مسافر باید کسب و کار گیلانی ها را سکه کند و نانشان را در روغن ! اما  گیلانی ها  نه تنها خوشحال نیستند بلکه دل پرخونی هم دارند!

توریسم آنلاین: هما حاصلی ، روزنامه توریسم / به لطف فضای مجازی گزارش سونامی سفرهای شهریوراز جنبه های مختلف مخابره شده و از ناله و نفرین بانوی دامدار بابلی که دامش به علت سهل انگاری گردشگران زباله رهاشده در طبیعت را بلعیده و تلف شده تا دعوای قومیتی کاربران  در شبکه ایکس بر سر ابراز دلخوری یک کاربر شمالی از سفرهای بی برنامه  و ترافیک های طولانی و از آن سو شعف مسئولین از آمار رکوردشکنی مشهد و استان های شمالی در جذب مسافر به سمع و نظر همه ی سفر رفته ها و نرفته ها رسیده. علی الظاهر مسافران دلخور برگشته اند و میزبانان دل پر خونی دارند و مسئولین نیز از مشکلات ناشی از این سفرها راضی نیستند و تنها به آمار میلیونی آن ها بسنده کرده اند. اما به واقع پشت این آمارهای میلیونی سفر که در ظاهر خوشایند است و نوید بخش رونق بازار گردشگری چه خبر است؟

اول از میزبان

طبق آمارها ی ارائه شده  در تعطیلات میانه شهریور،بیش از ۵میلیون نفر به استان گیلان سفر کرده‌اند . قاعدتا این حجم مسافر باید کسب و کار گیلانی ها را سکه کند و نانشان را در روغن ! اما  گیلانی ها  نه تنها خوشحال نیستند بلکه از مسدود شدن پیاده‌روها با چادرهای مسافرتی ، زشتی چهره شهر، ترافیک سنگین و عدم تعریف محل‌های مناسب برای نصب چادر ، تولید و رهاکردن زباله در جای جای شهر و طبیعت و کمبود سوخت و ارزاق عایدی دل پرخونی هم دارند.

علی الظاهر سهم آنها از این حجم بزرگ سفر استفاده ۴ برابری از منابع آب، تولید ۱۰برابری زباله، فرسایش ۱۷برابری زمین و افزایش تورم۳۰درصدی برای جامعه محلی، افزایش آلایندگی ها وسخت کردن زندگی طبیعی و روزمره بوده است.

حکایت مهمانان دلخور

بعد از  رهایی از ترافیک  17 ساعته کمبود  و گرانی اقامتگاه‌ها ، وضعیت  ضعیف امکانات رفاهی، بی سر و سامانی مسافر، کمبود امکاناتی مانند سرویس بهداشتی ، در دسترس نبودن سطل زباله ، کمبود شدید بنزین تنها بخشی از مصائب مسافران نیمه شهریور شمال است. پای صحبت آنها بنشینی این تناقض  برایتان پیش می آید که کجای این سفرها تمدد اعصاب و نشاط روحی و روانی است؟ آیا دسترسی خانواده های قشر متوسط ایرانی به سفر باکیفیت باید تا این حد پر ملال و یاس برانگیز باشد؟

سخنی با مسئولین

نه چادرخوابی و سفر با این همه مشقت شایسته خانواده ایرانی است و نه میزبان آزاری و بر هم زدن آرامش شهرهای گردشگرپذیر رواست . در این میان  سوال اینجاست  که نقش ستاد هماهنگی خدمات سفر که بیشتر مسئولین هم عضو آن هستند و سال هاست در جریان مشکلاتی که در پیک سفر برای  مسافر و میزبان پیش می آید قرار گرفته اند چیست و آنها  چه راهکار و برنامه ای برای این طیف مشکلات قابل پیش بینی دارند تا شهرها و مناطق به اندازه ظرفیت خود میزبان گردشگر شده و از آسیب های جبران ناپذیر ازدحام مصون بمانند؟

چین در تعطیلات «هفته طلایی» خود بزرگترین موج سفرهای داخلی جهان را کاملا مدیریت شده تجربه می کند ؛ ایران در پیاده روی اربعین موج بزرگی از سفر را در مسیری طولانی به خوبی مدیریت می کند اما چرا ماهمچنان در نوروز و شهریور و تعطیلات چند روزه ای که در طول سال گاهی پیش می آید تا این حد با مشکل مواجه می شویم؟

در شرایطی که نه مسافر راضی است نه میزبان راضی است و نه مسئولان چه باید کرد تا پتانسیل بزرگ بازار سفرهای داخلی نسوزد  و آسیب های محیط زیستی و مرارت بر جوامع بومی و رقم زدن خاطرات تلخ سفربرای اقشار کمتر برخودار جامعه برطرف شود؟

روزنامه توریسم آماده انعکاس نظرات و پیشنهادات و راهکارهای اجرایی صاحب نظران و مسئولان در خصوص مدیریت بازار آشفته سفرهای داخلی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا