
نمیدانم چه اصراری است که برای جاذبههای زیبای خودمان قیاس فرنگی پیدا کنیم، مثلا مارو مالدیو ایران!! مگر خود ایران چه ایرادی دارد که باید پسوند مالدیو بگیرد؟!!
توریسم آنلاین: خواندن سفرنامه ها همان قدر که دلنشین و شورانگیز است آموزنده هم هستند. از دل سفرنامه ها می توان دنیایی تجربه کسب کرد که نویسنده در سفر آموخته و سوغات آورده است. با توریسم آنلاین باشید تا بخشی از سفرنامه خواندنی «اینجا سنگها سخن میگویند» به نقل ازلست سکند را با هم مرور می کنیم.
«نمیدانم چه اصراری است که برای جاذبههای زیبای خودمان قیاس فرنگی پیدا کنیم، مثلا مارو مالدیو ایران!! مگر خود ایران چه ایرادی دارد که باید پسوند مالدیو بگیرد؟!! واقعا نسبت به جملههای کلیشهای: “باورت میشه اینجا ایرانه” احساس خوبی ندارم!
نمیدانم آن ور دنیا هم همینطور است، مثلا: “نتردام مسجد شیخی صفی پاریس!” تا خودمان را قبول نداشته باشیم کسی قبولمان نمیکند.
درست است سواحل ایران امکانات و تفریحات سایر کشورها را ندارد، اما همین بی امکاناتی جزیره مارو نقطه قوتی برای بهره بردن از زیباییهای طبیعیش بود. اما خود ما هم بهره بردن از طبیعت را یاد نگرفتهایم.
گروهی گردشگر تا از قایقشان پیاده شدند طبل و ساز و آواز بلندشان به پاشد، حتی قبل از اینکه نیم نگاهی به این زیبای دوست داشتنی داشته باشند. شادی و تفریح حق همه است اما مکان و زمانش و احترام به طبیعتی که اکثریت برای کسب آرامش در آن قدم گذاشتهاند واجبتر است. مسلما میتوانیم پارتیها را در ویلاهای شهرمان برپا کنیم اما ساحلی مثل مارو سر کوچه محلمان پیدا نمیشود!
آستینها را بالا زدم و با دندانهایی به هم فشرده و در زیر لبخندی دوستانه عزمم را جذب کردم تا به سراغ لیدرشان بروم و تقاضای دقایقی سکوت و احترم به حق سایر گردشگران را داشته باشند. مسلما توقع نداشتم کل زمان را ساکت باشند و اگر از نظر زمانی نصف به نصف حق سلایق متفاوتمان رعایت میشد راضی بودم.
بخت یارشان بود و قبل از من با تذکر سایرین سکوت جزیره را فرا گرفت. بگذریم از این غر غرهای فرهنگی گاه بی گاهم! مارو به همان اندازه که تعریفش را میکنند بسیار زیبا و وسوسه برانگیز بود. جزیرهای کوچک و آرام گرفته در بین آبهای فیروزهای.»











