تیرگان،آیین آب و داستان آرش

همه ساله در روز ۱۰ تیرماه خورشیدی، به پاس حفاظت از مرزها و رهایی از خشکسالی جشن تیرگان برگزار می شود.این جشن از کهنترین جشنهای ایران باستان است .
توریسم آنلاین: تیرگان بهعنوان بازمانده جشنهای ماهانه پارسی، همچنان میان برخی از مردم و بهویژه زرتشتیان ایران، در برخی از شهرها و استانهای کشور، گرامی داشته میشود؛ از جمله مردم نواحی البرز چون استانهای مازندران و سمنان که به تیرگان در گویش محلی، تیرماه «سیزده شو» میگویند و مراسم ویژهای برای آن دارند. این روز در تقویم رسمی کشور، روز ۱۰ تیرماه است.
این جشن جایگاه ویژهای نزد ایرانیان دارد و بهعنوان میراث معنوی کشور در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

جشن تیرگان دو خاستگاه آیینی و افسانهای دارد که اولی، به ایزد باران و ستاره «تیشتر» ارتباط دارد و دیگری، داستان تیراندازی «آرش کمانگیر»، قهرمان اسطورهای ایران است؛ از این جهت، جشن تیرگان را جشن آب و پاسداشت مرزها میدانند و به عناوین دیگری چون «آبریزکان» نیز آن را میشناسند. مردم در این روز، با رفتن به کنار رودها، چشمهها و جویها و پاشیدن آب بر سر و روی یکدیگر، آرزوی بارش باران، برکت آسمانی و رهایی از خشکسالی میکنند.
در نوشتار پیش رو با تاریخچه جشن تیرگان، فلسفه برگزاری آن و آیینهای این جشن باستانی، بیشتر آشنا خواهید شد.
جشن تیرگان چیست؟
جشن تیرگان از کهنترین جشنهای ایران باستان است که همه ساله در سیزدهمین روز از تیرماه (تیر روز از تیر ماه) برگزار میشود. از این روز، در فرهنگ اوستایی به تیشتریه (Tishtrya)، در پهلوی تحت عنوان تیشتر (Tishtar) و در فارسی به اسم تیر (ستاره تیر یا ستاره باران) نام میبرند.
تیرگان نیز چون اغلب جشنهای ایران باستان، در گذر زمان تقریبا به دست فراموشی سپرده شد، اما برگزاری آن همچنان در برخی از شهرهای کشور و بهویژه در میان زرتشتیان رواج دارد. این جشن زیبای تابستانی در کنار جشن نوروز، مهرگان و سده از مهمترین جشنهای سنتی ایرانیان به حساب میآید.
جشن تیرگان را «آبریزکان» نیز میگویند؛ چراکه به گواه اسناد تاریخی، تیرگان روز نزول برکت باران بر سرزمینی خشک بود. بر این اساس، گفته میشود که در روزگاری دور، مدتی باران نبارید و مردم، از خاص و عام و بزرگ و کوچک، در جایی جمع شدند، جمعیت با یکدیگر دعا خواندند، طلب باران کردند و در همان لحظه، باران شروع به باریدن کرد. مردم از خوشحالی، آب بر سر یکدیگر ریختند و این رسم آبپاشی، تا به امروز باقی مانده است.
در شب جشن تیرگان، معمولا مردم دور هم جمع میشوند و با شبنشینی، حافظ خوانی و شاهنامه خوانی، به استقبال مراسم روز بعد میروند. روز جشن تیرگان نیز چون دیگر جشنهای ایرانی، با شادی و سرور و برگزاری آیینهای ویژه میگذرد. آبپاشی، فال کوزه، بستن دستبند تیر و باد و خوردن خوراکیهایی چون گندم پخته، از جمله آیینهای جشن تیرگان است.
جشن تیرگان کی برگزار میشود؟
جشن تیرگان تنها بازمانده جشنهای ماهانه ایران باستان است که در روز تیر از ماه تیر مصادف با ۱۳ تیرماه زرتشتی (۱۰ تیر خورشیدی) برگزار میشود. این روز را مصادف با روزی میدانند که آرش کمانگیر بر فراز قله دماوند رفت و تیر از کمان پرتاب کرد.
جشن تیرگان همچنان در برخی از شهرهای استان مرکزی، استان گیلان، استان مازندران و نیز شهرهای اردهال اصفهان و سنگسر سمنان، برگزار میشود؛ اما تاریخ برگزاری مراسم در هر نقطه متفاوت است.

مردم استان مازندران و شهرهای فیروزکوه، ساری، سوادکوه و نیز سنگسر استان سمنان، تیر روز یا سیزده شو را در پاییز برگزار میکنند. تاریخ تیرماه سیزده یا به گویش شمالی «ترما سزد شو» که از آیینهای سنتی مازندران به شمار میرود، در دوازدهم آبان ماه خورشیدی و معادل ۱۳ تیرماه طبری است.
مردم سنگسر جشن تیرگان را که «تیر مو ای سیزده» مینامند، در ۲۲ آبان برگزار میکنند و خوراکی مخصوصی به نام «سیزده تامو» برای آن در نظر میگیرند.
گیلانیها در گاهشمار مخصوص خود، روز ۲۷ آبان را روز جشن تیرگان میدانند.
مردم فراهان در استان مرکزی و منطقه گاریزات استان یزد، اولین روز تیرماه را بهعنوان جشن تیرگان میشناسند. اهالی فراهان روز اول تابستان را در ستایش از گندم بهعنوان جشن برداشت گندم و مردم گاریزات این روز را تحت عنوان «آب، تیر، ماهی» جشن میگیرند.
مراسم تیرگان زرتشتیان استان کرمان، تیر و جشن نام دارد و در دهه دوم تیرماه برگزار میشود.
ارامنه اصفهان و برخی از نقاط دنیا، تیر روز را روز ۲۳ دی ماه (۱۳ ژانویه) میدانند و جشن میگیرند.
حبیبالله بزرگ زاد در کتاب جشنها و اعیاد ملی مذهبی در ایران قبل از اسلام، درباره روز جشن تیرگان مینویسد:
تیر کلمه ساییدهشده تشتری (Tashtary) اوستایی است که به ستاره شباهنگ یا شعرای یمانی (نام یک سامانه ستارهای و درخشانترین ستاره آسمان شب) و یکی از ایزدان دین اطلاق شده است. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او، زمین پاک از باران بهرهمند شده و کشتزارها سیراب میشود.
در اوستا، قطعهای که در نیایش باران است، به نام این فرشته نامزد شده است. نگهبانی ماه چهارم از سال و روز سیزدهم از هر ماه، به عهده این ایزد است. گویند چود در این روز میان افراسیاب که بر بلاد ایران مستولی شده بود و منوچهر که در قلعه ترکستان متحصن شده بود، به این شرط صلح شد که کسی از لشگر منوچهر به همه نیروی خویش تیری بیندازد، هرجا که آن تیر بیفتد، آنجا سر حد باشد.
آرش تیرانداز، تیری انداخت و آن تیر بر کنار آب «آمون» افتاد و آنجا، سر حد شد و فارسیان، از نکبت و فلاکت نجات یافتند. بنابراین، در این روز از این ماه، یعنی تیر روز از تیرماه، جشنی سازند و سرور کنند و آن را مثل سایر جشنها مبارک شناسند. در این روز، دعا کردن و حاجت خواستن، نیک است.
ابوریحان بیرونی دراینباره میگوید: فرشتهای به نام «اسفندارمذ» به منوچهر فرمان داد که تیر و کمان ویژهای بسازد. سپس آرش برهنه شد و تن خود را به مردم نشان داد و گفت: ببینید که پیکر من هیچگونه زخم و بیماری ندارد؛ اما پس از تیراندازی، نابود خواهم شد.
از سوی دیگر، جشن تیرگان را به ستاره تیر یا تیشتر، ایزد باران نیز نسبت میدهند. ستارهای که مظهر آن، پرفروغترین ستاره شب یا همان «شبآهنگ» است. گفته میشود که در زمان پادشاهی پیروز ساسانی، هفت سال خشکسالی بود. مردم در روزی که بعدها «تیرگان» نام گرفت، به دشت و بیابان رفتند و از خداوند، طلب برکت آسمانی کردند. باران در همان روز بارید و مردم از شادمانی، آب به هم میپاشیدند.
ابوریحان بیرونی نیز بر همین عقیده است و مبدا جشن تیرگان را یکی از حوادث عصر ساسانیان میداند. به زعم او، در زمان پیروز، مدتی خشکسالی شد؛ شاه به زیارت آذرخوره (آتشکده آذر فرنبغ) رفت و دعا کرد تا خداوند، آفت خشکسالی را برطرف کند. بیرونی معتقد است که روز ۱۳ تیرماه زرتشتی «تیرگان کوچک» و روز ۱۴ تیرماه زرتشتی «تیرگان بزرگ» نامیده میشود.
مجسمه آرش کمانگیر در غروب خورشید
دکتر «میر جلالالدین کزازی» استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته ایرانی، اعتقاد دارد که جشن تیرگان، جشنی با کاربردی دوگانه و دو خاستگاه است؛ خاستگاه آیینی و اسطورهای که به تیر یا تشتر (ایزد باران) ارتباط دارد و خاستگاه افسانهای که همان افسانه رزمی آرش کمانگیر است.
از این جهت، آمیختگی این دو جشن به یکدیگر، یعنی جشن تشتر و جشن بزرگداشت آرش و تیر، هر دو به واژه «تیر» بر میگردد که در زبانهای پارسی گذشته، هم کوتاهشده نام تشتر است و هم بهمعنای آنچه با کمان میافکنند. دکتر کزازی دراینباره میگوید: جشن تیرگان جشن بزرگداشت تیر یا تشتر است. تشتر، ایزد باران بوده است؛ در ایران کهن، به همان سان، نام ستارهای است که نشانه برترین این ایزد است؛ ستارهای که پیشینیان بر آن بودهاند،
هر زمان در آسمان پدیدار میشود، بارانهای بسیار باریدن خواهد گرفت. در ایران، ابر، باران و آب، همواره ارزش آیینی و باورشناختی داشته است؛ زیرا از نگاهی فراخ، ایران همواره سرزمینی کموبیش خشک بوده است. از همین روی، ایزد تشتر یا تیشتر که سرانجام به تیر فرو کاسته و کوتاهی گرفته است، ایزدی شمرده میشده است، بسیار گرامی و ارجمند، از همین رو است که جشنی باشکوه را که به نام این ایزد نامیده میشده است و میشود، به پاس بزرگداشت او برمیگزاردهاند؛ جشن تیرگان…
استاد کزازی در ادامه، به خاستگاه دیگر جشن تیرگان و افسانههای کهن مرتبط به آن اشاره میکند:جشن تیرگان جشنی است که به پاس کاری بزرگ و بیمانند و ورجاوند که کماندار نامبردار ایران، آرش انجام داد، برگزار میشود.
هفت سال، ایرانیان با تورانیان که به ایران تاخته بودند، گرم نبرد بودند. خشکی و تنگسالی هم بر دشواریها و گرفتاریهای جنگ افزوده بود. بهگونهای که هم ایرانیان و هم تورانیان در رنج افتاده بودند از تنکتوشگی، نبرد هم به فرجام نمیآمد.
سرانجام بر آن نهادند که به شیوهای دیگر، آن کشاکش و نبرد دیریاز را به پایان بیاورند. آن راه چاره که یافته بودند، این بود که کمانداری از ایران، تیری بیفکند و مرز میان ایران و توران را با آن تیر، نشانه بزند. تورانیان این راه چاره را بسیار پسندیدند و آن را یکسره به سود خود پنداشتند؛ زیرا بر این باور بودند که تیر به هر پایه پرشتاب باشد و تیزپر، پهنهای را هرگز در بر نخواهد گرفت.
کمانداری که برگزیده شد تا بدین کار شگرف دست بیازد، جنگآوری پیر بود به نام آرش. او در روزی بر نهاده بر ستیغ کوه رویان در طبرستان برآمد؛ همه توان و جان خود را در تیری که میخواست افکند؛ در دمید و فرو فشرد؛ تیر را در انداخت. تیر با نیرویی فراسوی و شگفتآور، بیابانها، جنگلها، دریاها، شهرهای گوناگون را درنوردید،
در دور جای، در کنده گردو بنی، فرو رفت؛ در شهری به نام حلم در فرارود. افراسیاب تیر را نشان زده بود؛ هنگامی که تیر را پس از زمانی دراز، از آنجا به نزد وی آوردند، نشان و مهر خویش را بر تیر دید و سخنی بیش نداشت که بر زبان براند؛ مگر آنکه، آن مرز را درست و روا بشمارد و سپاه خود را از ایران بیرون بکشد. هنگامی که این تیر افکنده شد و آن مرز نشان گرفت، خشکسال و تنکتوشگی هم به پایان آمد؛ بارانهای سیلآسا باریدن گرفت. این رخداد فرخنده بنیاد، انگیزهای شد که ایرانیان، آن روز را روزی بزرگ بشمارند و آن را جشن بگیرند.
آیینهای جشن تیرگان
ایرانیان باستان در هر ماه، جشنی بهخصوص داشتند و تیرگان، جشن ماه تیر بود؛ جشنی که از روز سیزدهم تیر گاهشمار زرتشتی آغاز میشد و بهمدت ۹ روز ادامه پیدا میکرد. مردم در این روز، به شکرانه رهایی از حصار افراسیاب، به جشن و پایکوبی، خوردن میوه و گندم پخته و انجام چند آیین از جمله فال کوزه و آبپاشی میپرداختند. آیینهای جشن تیرگان، همچنان در میان زرتشتیان ایران گرامی داشته میشود.
در آغاز جشن تیرگان، افراد دهان خود را با شیرینیهای موجود، شیرین میکنند؛ سپس، دستبندهایی موسوم به «دستبند تیر و باد» که نماد کمان آرش است، بر مچ دست خود میبندند؛ این دستبند معمولا از هفت بند (نخ یا ریسمان) با هفت رنگ متفاوت بافته میشود.
دستبندهای تیر و باد را ۹ روز بعد (در بیست و دوم تیرماه یا روز باد) که آیین تیرگان به پایان میرسد، به یاد آرش کمانگیر و با آرزوهای شخصی و ملی، چون حفظ وطن از گزند اهریمن، در مکانی مرتفع به دست باد میسپارند. این آیین، معمولا با خواندن ابیاتی اینچنین انجام میگیرد:
تیر برو، باد بیا، غم برو، شادی بیا محنت برو، روزی بیا، خوشه مرواری بیا
خوردن میوه و گندم پخته
خوردن میوه و گندم پخته در جشن تیرگان، به جهت گرامیداشت خاطره رنجهای منوچهر در جنگ با افراسیاب است؛ چراکه گفته میشود در آن روزگار، مردم بهدلیل اسارت در چنگال دشمن، با کمبود مواد غذایی مواجه شده بودند و امکان آرد کردن گندم نیز وجود نداشت. از سوی دیگر، فلسفه برگزاری تیرگان در پاسداشت تیشتر و مقابله با خشکسالی است؛ پس خوردن گندم پخته در این روز به زعم برخی از کارشناسان، میتواند بهدلیل شکرگزاری از ایزد تیشتر و ابراز شادمانی از رونق کشاورزی باشد.
آبریزان یا آب پاشی
آبریزان یا آبپاشی و خیس کردن دیگران، از دیگر آیینهای مرسوم در جشن تیرگان به حساب میآید. این آیین با عناوینی چون «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سرشوران» نیز شناخته میشود و هدف از آن، آرزوی باران و دوری از خشکسالی است.
آب پاشی کودکان در تیرگان
ابوریحان بیرونی، شستوشو در آب روان و آب پاشی در جشن تیرگان را رسمی کهن میداند و آن را به داستان کیخسرو نسبت میدهد:
چون کیخسرو از جنگ با افراسیاب برگشت، در این روز (تیرگان) به ناحیه ساوه عبور کرد و به کوهی که به ساوه مشرف بود، بالا رفت و تنها خود او، بدون هیچ یک از لشکریان به چشمهای وارد شد و فرشتهای را دید، در دم مدهوش شد. ولی این کار با رسیدن بیژن، پسر گودرز، مصادف شد و قدری از آب چشمه روی کیخسرو ریخت … و رسم اغتسال و شستوشوی به این آب و دیگر آبهای چشمهسارها، باقی و پایدار ماند، از راه تبرک؛ و اهل آمل در این روز به دریای خزر میروند و همه روز را آببازی میکنند.

فال کوزه یا چک دوله
فال کوزه (چک دوله) نیر از رسوم جالبتوجه جشن تیرگان به شمار میرود. روز پیش از جشن تیرگان، کوزه سفالی سبز رنگ دهانگشادی موسوم به «دوله» را به دوشیزهای منتخب میدهند. او کوزه را از آب پاکیزه پر میکند و دستمال سبز ابریشمی بر دهانه آن میبندد. دختر، کوزه را میان افرادی میبرد که آرزویی در دل دارند و از طریق فال کوزه، میخواهند مسیر رسیدن به آرزو را کوتاهتر کنند.
افراد حاضر در بزم چک دوله که اغلب بانوان هستند، جسم کوچکی چون انگشتر، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند آن را در کوزه پرآب میاندازند و دختر، کوزه حاوی آب و اجسام را زیر درخت همیشه سبزی چون سرو میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، دخترک کوزه را میآورد و تمام آن افراد نیز بههمراه او، در جایی گرد هم میآیند. سالخوردگان جمع، ترانههایی میخوانند و در پایان هر ترانه، دختر یکی از اجسام را از کوزه خارج میکند. صاحب آن جسم نیز این تفال و ترانه خواندهشده را به خواسته خود ربط میدهد و بدین سان، مراسم فال کوزه انجام میگیرد.
جشن تیرگان در شاهنامه
در شاهنامه فردوسی اشاره مستقیمی به جشن تیرگان دیده نمیشود؛ اما کارشناسان ادبی و شاهنامهپژوهان، معتقدند که در ابیاتی از شاهنامه، اشارهای به داستان آرش کمانگیر یا تیرگان و برخی از آیینهای این جشن وجود دارد. درباره علت جای خالی داستان آرش کمانگیر در شاهنامه و ارتباط آن با تیرگان، دیدگاههای متفاوتی به چشم میخورد؛ پس نمیتوان آن را از یک جنبه بررسی کرد و به پاسخ مشخصی رسید.
جشن تیرگان سال ۱۴۰۴ مصادف با روز سهشنبه ۱۰ تیرماه خورشیدی (اول ژوئیه ۲۰۲۵ میلادی) است. این جشن بهطور معمول، در کنار آبها برگزار میشود و مردم با آب پاشی به یکدیگر، طلب باران و آرزوی دوری از خشکسالی دارند.











