
در روزهای اخیر باستان شناسان و خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی در نامه های جداگانه نگرانی ها و مطالبات میراثی خود را از دکتر صالحی امیری ابراز داشته اند. دو گروهی که می توانند بازوان موثر در بهبود وضعیت حوزه های تحت مدیریت این وزارتخانه داشته باشند، در حالی که در سال های اخیر هر دو گروه به نوعی به حاشیه رفته اند.
توریسم آنلاین: هماحاصلی ،روزنامه توریسم / هفته گذشته سید رضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پس از اخذ رای اعتماد مجلس در پیامی نوشت: «دست خویش را به سوی تکتک دلدادگان تمدن، فرهنگ و هنر ایرانزمین دراز کرده و همگان را به وفاق برای ایران عزیزمان دعوت میکنم.»
دعوت وزیر منتخب از عموم ملت برای وفاق در حفاظت از میراث فرهنگی و توسعه پایدار گردشگری و صنایع دستی بارقه امیدی است برای رسیدن به روزهای خوب و در خصوص تحقق این مطلوب نکاتی شایان ذکر است.
در روزهای اخیر باستان شناسان و خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی در نامه های جداگانه نگرانی ها و مطالبات میراثی خود را از دکتر صالحی امیری ابراز داشته اند. دو گروهی که می توانند بازوان موثر در بهبود وضعیت حوزه های تحت مدیریت این وزارتخانه داشته باشند، در حالی که در سال های اخیر هر دو گروه به نوعی به حاشیه رفته اند.
در خصوص میدان دادن به متخصصان باستانشناسی و حوزه میراث فرهنگی به رخداد تلخی که همین چند روز پیش خبرآن بر خروجی خبرگزاری ها نشست اشاره می کنیم که : «عمارت تاریخی و ارزشمند موسویان، خانهی پدری علیاکبر رفوگران موسس کارخانهی خودکار بیک، در بیخبری وزارت میراث، گردشگری و صنایع دستی و سایر نهادها تخریب شد.»
خبربه غایت تلخ بود، اما تازگی نداشت. تعرض به حریم بافت های تاریخی ، تخریب پنهان وآشکار بناهای میراثی و تاراج محوطه ها به امید یافتن گنج وفروش آن به موزه های خارجی قصه پر غصه و مکرری است که پایان آن ختم می شود به جدا شدن تکه ای دیگر ازظرفیت های ناشناخته گردشگری ایران و کوتاهترشدن دست صنعت نوپای کشوراز سفره میلیاردی بازارجهانی سفر و یکی از مهم ترین دلایل آن همانطور که باستانشناسان در نامه اخیرشان به وزیر منتخب میراث فرهنگی مکتوب کرده اند آن است که امروز بدنۀ کارشناسی متخصص این وزارتخانه به شدت تحلیل رفته به گونهای که وزارتخانه را در انجام وظایف و مأموریتهای خود ناتوان کرده است. بسیاری از آثار و محوطههای باستانی کشور در وضعیتی بحرانی قرار دارند و حتی با وجود عرصه و حریم ثبت شده، هنوز شمار کثیری از آنها در معرض تخریب و نابودی هستند. در سالهای گذشته آنان که بحث بازنگری و کوچک شدن حرایم میراثی را به شکلی نادرست مطرح کردهاند یا با اصول موضوعه و مأموریتهای این وزارتخانه ناآشنا بوده و از دانش کافی درباره اهمیت و ارزشهای میراث فرهنگی بیبهره بودهاند و یا آنکه در پس پردۀ بازنگری حرایم آثار تاریخی سود و منفعتی را دنبال کردهاند.
با توجه به آنچه گفته شد اولین انتظاری که مطالبه دغدغه مندان حوزه های تحت مدیریت این وزارتخانه است انتخاب معاونان و مدیران متخصص این حوزه ها است . رسم انتخاب مدیران خوشنام سیاسی به جای متخصصان در این وزارتخانه ، حوزه های ذیربط را دچار بحران هایی کرده که اکنون حتی در مرمت آثار میراثی در استان های کشور با چالشهای تامل برانگیز مواجه شده ایم .
در دیگر سو در شرایطی که به دلیل عدمحمایتهای لازم و کافی از سوی دولت و متولی این بخش و ضعفهای مدیریتی و وجود مشکلات و چالشهای عمده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر سه حوزه میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی با آسیبهای جدی مواجه شدهاند زمانی است که باید نگاه بینبخشی و شبکهسازی در جهت اتصال هرچه بیشتر این سه بخش در یک قالب واحد مهمترین اولویت وزیر منتخب باشد.
در راستای رسیدن به این مطلوب علاوه بر اقدامات ضربتی و عاجل دولت ، نیازمند «مشارکت ملی » برای نجات صنعت گردشگری ،حفاظت از میراث فرهنگی و احیا و رونق صنایع دستی هستیم که با تحقق آن قطعا گشایش عظیمی در وضعیت اقتصادی مردم رخ خواهد افتاد .
مشارکت ملی به معنای میدان دادن به کارشناسان حوزه ها ، پژوهشگران ، باستانشناسان ،هنرمندان و همه دغدغه مندان ، صاحب نظران و صاحب ایده ها در گوشه گوشه این سرزمین است .
همان طور که «روزنامه توریسم» پیش از این نیز پیشنهاد داده است ایجاد «سامانه مشارکت ملی گردشگری » می تواند در گردهم آمدن این گروه بزرگ مثمر ثمر واقع شده و ظرفیت انسانی کارآمد این حوزه ها را نیز معرفی کند.
در این بین حلقه اتصال این شبکه بزرگ رسانه ها هستند که می توانند علاوه بر رابطی میان دولت و بخش خصوصی و مطالبه گری نقش بزرگی در تبلیغات به عنوان پاشنه آشیل صنعت گردشگری ایفا کنند. رسانه ها می توانند پرده نمایش گنجینه بزرگ میراثی و تاریخی و تمدنی این سرزمین باشند و مسیر صعب توسعه پایدار این صنعت را هموار کنند به شرط آنکه به حاشیه رانده نشده و درب تعامل با آنها گشوده باشد.
ایران سرشار از ظرفیت های گردشگری و انسانی است که در سایه یک برنامه کلان و جامع و مدیریت کارآمد متخصصان دلسوز، می تواند به جایگاه شایسته خود در بازار جهانی سفر و صنایع دستی دست یابد و حفاظت از میراث شکوهمند و کهن ایرانی به شکل مطلوب انجام شود. آقای وزیر؛ بسم الله !
				
					
					










